«خرمشهر کو جهانآرا»؛ روایتی از زندگی محمد جهانآرا
تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۷۸۹۰۵
افراد زیادی درباره شهدا صحبت میکنند و از خاطراتشان میگویند، اما هنگامی که روایت این خاطرات از زبان یکی از نزدیکان شهید باشد، مرور خاطرات او، جذاب و خواندنیتر و شیواتر میشود.
کتاب «خرمشهر کو جهان آرا» مجموعه کتاب گفتگو محور با صغری اکبرنژاد همسر شهید محمد جهان آرا فرمانده ارشد سپاه پاسدران است که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گفتگو توسط مرتضی سرهنگی و هدایت الله بهبودی انجام شده است. همسر شهید جهان آرا در این گفتگو از خاطرات آشنایی تا ازدواجشان با این سردار نامدار صحبت کرده و با اشاره به فعالیتهای قبل از انقلاب خود، تجربههای زندان و آشنایی با جهان آرا، ابعاد شخصیتی، فعالیتها، دلمشغولی ها، حضور جهان آرا در جبهههای جنگ و در نهایت، شهادت او را بیان میکند.
در این کتاب اکبرنژاد درباره دیدگاههای سیاسی همسرش، واکنشهایش در برابر رفتارها و خواستههای بنیصدر، نگاهش به جنگ و جانفشانیهایش صحبت میکند.
کتاب «خرمشهر کو جهان آرا» به صورت یک مصاحبه منتشر شده و سوالات موشکافانه مصاحبهکنندگان، ریزبینی آنها نسبت به مسائل مختلف و پاسخهای دقیق مصاحبه شونده این کتاب را تبدیل به اثری موفق و خواندنی کرده است. همچنین در پایان این اثر زندگی نامه جهان آرا به طور کامل بیان شده است.
در بریدهای از این کتاب میخوانیم:
شهید محمدعلی جهانآرا در سال ۱۳۳۳ در خرمشهر متولد شد. شهری زیبا با مردمی خونگرم و دوست داشتنی که خاطره دلاوریهایشان برای همیشه در تاریخ کشور ما باقی خواهد ماند. نوجوان بود، حدوداً سیزدهساله، که پایش به فعالیتهای دینی در مساجد و هیئتهای مذهبی باز شد. به مسجد میرفت، در کلاسهای آموزش و تفسیر قرآن شرکت میکرد و عضو ثابت جلسات هفتگی هیئتهای مذهبی بود. در تمام این کارها برادر بزرگش، علی، مشوق و راهنمایش بود. یک سال بعد برادرش او را با یک گروه مبارز مخفی به نام «حزبالله خرمشهر» آشنا کرد و محمد بیدرنگ وارد آن شد. دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۵۱، گروه حزبالله توسط عوامل ساواک شناسایی شد و تمام اعضایش، از جمله محمد، دستگیر و زندانی شدند. محمد به همراه دیگر اعضای گروه در دادگاه نظامی محاکمه شد و به خاطر سن کمش او را به یک سال زندان محکوم کردند. سال بعد وقتی که از زندان آزاد شد از او تعهد گرفتند و تهدیدش کردند که اگر بار دیگر وارد فعالیتهای سیاسی شود به شدت با او برخورد خواهند کرد. اما این تعهد و این تهدید نتیجهای جز مخفی شدن فعالیت سیاسی او نداشت.
کتاب حاضر با نگارشی ساده، صمیمی و بیتکلفاش موجب شده تا مخاطب بتواند روایت یک زندگی را در قالب مصاحبه دنبال کند و با آن جلو برود.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیاتمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: معرفی کتاب حوزه دفاع مقدس جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شهید جهان آرا فعالیت ها جهان آرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۷۸۹۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رسیدن به فلسفه زندگی از راه خودشناسی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، درگیری بیش از اندازه همه انسانها به فضای مجازی و کمرنگ شدن ارتباطات میان فردی در جوامع مختلف از آن دست مسائلی است که در سالیان اخیر توجه بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. از طرفی بسیاری از هنرمندان و نویسندگان نیز از این شرایط استفاده کرده و سوژه اصلی آثار هنری و ادبیشان را به مواجهه با این فضای جدید اختصاص دادهاند.
در سینما و ادبیات کشورمان نیز هستند هنرمندانی که به این مسئله توجه نشان دادند و آثاری را مرتبط با این فضا تولید کردهاند. یکی از جدیدترین آثار این ژانر در زمینه داستاننویسی کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» است، اثری در ژانر اجتماعی و مفهومی که ۱۰۶ صفحه دارد و انتشارات سیب کال در خوزستان آن را منتشر کرده است.
این کتاب را مصطفی عظیمیفر به رشته تحریر درآورده است و داستان کلی آن در رابطه با یک نویسنده است که تصمیم میگیرد یک روز کامل از زندگی را بصورت تحلیلی و نگاه عمیق به محیط پیرامون و جامعه سپری کند. او از ابتدای صبح تا اواخر شب به این سبک از زندگی ادامه میدهد. عظیمی فر در این کتاب توانسته از دل کارهای روزمره زندگی مفهومات و پیامهای مفیدی را بیرون بکشد. به بهانه انتشار این کتاب گفتوگویی با نویسنده آن ترتیب دادهایم.
عظیمیفر در رابطه با ایده اصلی که باعث نگارش کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» شد، گفت: با توجه به فراگیر شدن دنیای مجازی و پیشرفت تکنولوژی احساس کردم آدمها کمتر از گذشته ( قبل از همهگیر شدن فضای مجازی) رای به با خود بودن و دوستی عمیق با خود میدهند. از این رو تصمیم گرفتم کتابی بنویسم که بتواند مخاطب را دعوت به با خود بودن و وقت گذاشتن بیشتر برای خود درونی دعوت کند.
وی در مورد چالشهای مربوط به نوشتن کتابی با این ایده خاص هم عنوان کرد: در طول یک سالی که برای نوشتن این کتاب وقت گذاشتم با توجه به سبک کتاب مجبور بودم ارتباط عمیقتری با خود برقرار کنم. از این رو مجبور بودم بیشتر در محیط پیرامون شنونده باشم. فرقی هم نمیکرد این شنیدن شامل شنیدن صحبتهای آدمها باشد یا حتی گوش دادن به صدای یک رودخانه، به هر حال برای بهتر شدن کار باید هر چه بیشتر شنونده باشم. این سبک زندگی در طول یک سال برای من سختیهای زیادی داشت اما خب نتیجه کار باعث شده تا خستگی از تن من تا حدودی خارج شود.
نویسنده این کتاب با اشاره به جزئیات این اثر درخصوص سختترین بخش نوشتن کتابش هم اظهار کرد: با توجه به اینکه کتاب در قالب یک داستان بلند یک پارچه طراحی شده، فکر میکنم مرتبط ساختن مفاهیم و موضوعات مختلف در قالب یک خط داستانی مستقیم سختترین کار هنگام نوشتن کتاب بوده است.
عظیمیفر در پایان سخنانش در خصوص حسی که کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در مخاطب ایجاد میکند نیز گفت: فکر میکنم مخاطب پس از مطالعه کتاب به این موضوع فکر کند که چقدر در انجام کارهای معمول روزمره فلسفه و مفهوم نهفته است و شاید خود نیز تا حدودی به این سبک از زندگی روی بیاورد و برای او جذاب باشد.
در بخشهایی از این کتاب آمده است:
آنقدر غرق فکر کردن هستم که متوجه نمیشوم چه زمانی کنار اجاق گاز رسیدهام. آرام آن را خاموش میکنم و دوباره راهی نانوایی میشوم. در کودکی مسیر خانه تا نانوایی بسیار دور بود. اما در جوانی و میانسالی نزدیک است. ولی در دوران پیری دوباره دور خواهد شد.
این یعنی قبل از پیر شدن باید مسیرهای طولانیتری را طی کنم تا به مقصدهای تازهتر و زیباتری برسم. زیرا اگر چنین نکنم و به مسیرهای نزدیک اکتفا کنم، روزی همین مسیرها بر من چیره خواهند شد و طی کردنشان آرزویی غیر ممکن میشود.
بعد از چند دقیقه پیادهروی به نانوایی که مشتری همیشگی آن هستم میرسم. ولی در کمال تعجب با کرکرهای تا انتها پایین آمده مواجه میشوم! یعنی چه اتفاقی میتواند افتاده باشد؟ نکند امروز روز تعطیل نانوا است و من بیخبر هستم؟ صبر کنید صبر کنید یک پیرمرد در حال آمدن است...
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در قطع رقعی و با کاغذ بالک (نخودی رنگ) از طرف انتشارات سیب کال منتشر شده است. بهای کتاب نیز 250 هزار تومان است.
انتهای پیام/